عـــــــــــ*ـــــــالیه عــــــــــ*الیهᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ

نظرتون در باره ای این وب چیه؟

آمار مطالب

کل مطالب : 12
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 1
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 3
بازدید سال : 8
بازدید کلی : 633

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ●▬▬๑۩سنت نصفه جهون۩๑▬▬●ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ و آدرس sonat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 3
بازدید کل : 633
تعداد مطالب : 12
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


کد حباب و قلب
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : یک شنبه 29 اسفند 1395
نظرات
تعداد بازدید از این مطلب: 12
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : یک شنبه 29 اسفند 1395
نظرات
تعداد بازدید از این مطلب: 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : یک شنبه 29 اسفند 1395
نظرات
تعداد بازدید از این مطلب: 14
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : چهار شنبه 25 اسفند 1395
نظرات
تعداد بازدید از این مطلب: 19
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : یک شنبه 22 اسفند 1395
نظرات

سی-و-سه-پل
سی-و-سه-پل
سی-و-سه-پل


ماشین قدیمی اصفهان
ماشین-قدیمی-اصفهان

پورشه در اصفهان
پورشه-در-اصفهان


تورسیت در نقش جهان اصفهان
تورسیت-در-نقش-جهان-اصفهان

صنایع دستی اصفهان
صنایع-دستی-اصفهان

تعداد بازدید از این مطلب: 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : پنج شنبه 12 اسفند 1395
نظرات

امروز میخوام یه ترشی بهتون معرفی کنم حدث میزنین اسمش چیه؟آرام

رنگش سبزه علف نیس /: براقه ینی برق میزنه گیاهش ولـــــــــــــــــــــــی الماسو زُمُرد نیس(:

بهش یه گیاهه داروییم میگن امــآ گلرنگو/سیاتخمه/خاکیشیر و....... نیست(:ََََََََ

از صنته اصفهونه ولی گَز نیست زبان درازی

اسمشو تو عنوان نگفتم یکم مخاتونو به کآر بگیرید ببینم چکارین(((((:ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ

فک کنین یکــــــــم/:ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُ

عه

عه

عه

ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُ زیآد ازیت شدین وِلیش/:ّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّ

اسمش هــــــــــَس_«(+تُرشیـــــیه آلوءورآ+)»_

 

تعداد بازدید از این مطلب: 10
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : پنج شنبه 12 اسفند 1395
نظرات

دَر مَرقِ کآشآن بَرای زمستان تَقسیم بَندیه مَخصوص دآرَند:......./:

10روزِ اوَلِ زِمِستآن وَ چِهِل روزِ بَعَد از آن رآ «(چِــــــــــلِۀ-بُزُرگـ)» وَ 20روزِ بَعَدی رآ «(چِلِۀ-کـــــــــــــوچَکـ)»*میدآنَندا: 

وَبِه 10 روزِ بَعَد/*اَمن وَ بَهمَن*/ میگویَند.

اَز 10 روزِ بآقـی مآندِ هَفت (7)روز^_^ســـــَََََََََََََََََََََََََََََرمآپیرزَن^_^ وَ سه(3)روز^_^سَََََرمــــــــــــــآ عجوزهِ^_^هَست/:

چشمکاووووووووووووووم خیـــــــــلی جآلِبه

تعداد بازدید از این مطلب: 12
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : پنج شنبه 12 اسفند 1395
نظرات

با سلآم . از این به بعد ما تصمیم داریم بیشتر براتون تصویر بزاریم چون اینطوری بیشتر به وبلاگ توجه میشه/نمیگیم اصلا مطلب نمیزاریم نه اصلا این وظیفه ی ماست که براتون زیبایی ها و سنت های اصفهان رو شرح بدیم اما سعی میکنیم مطالب رو به طوره خلاصه برا تون بیان کنیم خوشحال میشیم آدرسه مارو به اشتراک بزارین/:

تعداد بازدید از این مطلب: 25
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : دو شنبه 9 اسفند 1395
نظرات

نظر بدید لطفا

تعداد بازدید از این مطلب: 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : جمیله حسینی-زهرا رحمانی-جمیله عباسی
تاریخ : یک شنبه 19 دی 1395
نظرات

 

 سلام علیک یا البا عبد الله حسین علیه السلام

قورتان

روستای قورتان مرکز دهستان گاوخونی در فاصله حدود 120 کیلومتری شرق اصفهان واقع شده است. فاصله این روستا تا شهر ورزنه (مرکز بخش بن‌رود) حدود 12 کیلومتر میباشد ودر 35 کیلومتری تالاب گاوخونی واقع گردیده است.

ارتفاع آن 1480 متر از سطح دریاست و جمعیت آن بالغ بر 1600 هزار نفر میباشد که در ایام محم الحرام ، عزاداری سید و سالار شهداء حضرت ابا عبدالله الحسین واصحاب وانصارش را به نحوسنتی و مخصوصی بر گزار می کنند.

این روستا از شمال به بیابان و از جنوب به رودخانه زاینده رود که چشم انداز زیبایی به این روستا بخشیده است .

زبان اصلی مردم روستا و منطقه زبانی بومی و برگرفته از زبان زردشت می باشد. قدمت روستا به قبل از اسلام می رسد واین را وجود قبرهایی که در قبرستان های قدیمی روستا یافته شده تایید می نماید که لحد آنها برخلاف لحد مسلمانان است یعنی بجای آنکه سمت راست بدن آنها بطرف قبله باشد پای آنها به طرف قبله می باشد .

 

مراسم عزاداری قورتان

و محرم دوباره فرا می رسید، ماه قیام، ماه شهادت، ماه مردانگی، ماه انسانیت، غیرت، حمیت، ایثار، اصلاح، انقلاب، مسئولیت، عقیده، جهاد، شجاعت، حرکت، آگاهی و ماه حسین !! فلسفۀ این قیام چقدر زیباست و عمیق و در عین حال چقدر فراموش شده !

سال‌های سال است که ماه محرم مردم ایران برای امام حسین مراسم عزاداری برپا می‌کنند. گوشه گوشه ایران در هر شهرو روستایی مردم سیاه می پوشند و هر کدام مراسم خاص خود را دارند. نگاهت را که بچرخانی می‌بینی که همه جا سیاه شده، لباس‌ها، پرچم‌ها، هر کسی یک حال و هوایی دارد.

دربرخی از نقاط کشورمان مراسم مذهبی ماه محرم به شکلخاص وقابل توجهی برگزار می شود که علاقمندان از نقاط مختلف کشور برای دیدن این مراسمها می آیند یکی از این نقاط روستای قورتان     می باشد که مراسم زار ایام محرم در این محل می تواند دلیلی برای جذب توریسم فرهنگی باشد و با تبلیغ واطلاع رسانی در مورد این مراسم می توان گردشگر جذب کرد.

عزاداری و بزرگداشت آقا ابا عبد الله واصحاب وانصارش سنت قدیمی و دیرینی دارد ولی از حدود 120 الی 130 سال قبل سادات و بزرگان وعلمای بنی الزهرای قورتان با توجه به شناخت وعلمی که از اهل بیت خوصوصاً امام حسین (ع) داشتند این نحوه ازعزاداری را بنا نهادند بطوریکه اصل عزاداری مبنی بر زنده نگه داشتن یاد وحماسه کرببلا و ابراز عشق و ارادت خود به امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و شهیدان کربلا و وحدت کلیه اهالی روستا بوده است. اهالی قورتان نیز بنا به سنت دیرین که متأثر از احترام آنان به سادات، علما و بزرگان می باشد به عزاداری، زنجیر زنی، دعا و تعزیه خوانی می پردازند.

مراسم عزاداری روستای قورتان علاوه بر، به پاس احترام بزرگداشت سید و سالار شهداء واصحاب و انصارش کلاً یک وحدت و انسجام و همبستگی را نیز در کل اهالی روستا حفظ کرده است و یکی از اهدافی بوده که در زمانی که این عزاداری  را بنا نهادند همین موضوع بوده است.

در داخل قلعه حسینیه ای بود که معماری آن با معماری قلعه همخوانی داشت ولی با  بی توجهی مسئولین و ناآگاهی مردم تخریب شد وبجای آن حسینیه ای با معماری جدید ساخته شده است.و مراسم عزاداری در آن طبق سالهای پیشین و با همان سنت قدیمی برگزار می شود.

در سنوات قبل که هنوز حسینیۀ قدیمی وجود داشت، محرم که فرا می رسید اهالی روستا وکلیه فامیل ها دست به دست هم می دادند و حسینیه را برای محرم آماده می کردند از تمییز کردن، جارو کشیدن، تزیین کردن گرفته تا چادر کشیدن بر روی حسینیه که در این کاربزرگ و کوچک شرکت کرده وهمکاری می کردند. البته کار به شکلی است که هر قسمت کار به عهده یک فامیل است وفامیل ها در کار دیگری دخالت نمی کند و فامیل مذکور نیز خود را ملزم به انجام آن کار می داند لذا محرم که فرا می رسد می توان گفت اکثر اهالی روستا خود را ملزم به ماندن در روستا یا آمدن به روستا می کنند و بدین صورت یک اتحاد و انسجام خوبی  را بوجود آورده و حفظ می کنند نمونه بارز این اتحاد را می توان در بر پایی این مراسم و در روز تاسوعا و عاشورای امام حسین (ع) دید.

مراسم زار روستای قورتان علاوه بر قدمت وسنتی بودنش از یک معنویت خاصی برخوردار است و همه اهالی را مجذوب خود نموده، بطوریکه تمام اهالی روستا در این ایام، در روستا حاضر می شوند، خوصوصاً در روز تاسوعا وعاشورا تمام کسانی که به شهرهای مختلف کشور مهاجرت کرده اند وبه ندرت به روستا می آیند در این روزها به روستا می آیند وبه تازگی در این سالهای اخیراین مراسم پای دیگران را نیز به روستا باز کرده که جای بسی خوشحالی است اما باید توجه و دقت لازم را داشت تا اصل عزاداری حفظ شود وسنتی بودن آن ازبین نرود.

زار

واژۀٔ زار در زبان فارسی به دو معنی است:

یکی به معنی حالت آشفته و نزار و خراب و دیگری نام یکی از موجودات تخیلی در جنوب ایران و کرانه‌های خلیج فارس است، ریشه افسانه‌های پیرامون زار از قارۀ افریقاست.

مراسم عزاداری در روستای قورتان با عنوان زار مطرح است. این مراسم زار در روستای قورتان در دهه اول محرم انجام می شود و از روز اول شروع وتا روز دوازدهم محرم ادامه دارد. کودکان نیز در این مراسم شرکت داده می شوند و اهالی روستا به دو دسته تقسیم می شوند، البته اهالی روستای بلان (روستای بلان درجنوب و 100 متری روستای قورتان واقع است که رودخانۀ زاینده رود این دو را از هم جدا نموده است. ) نیز در این مراسم همپای اهالی روستای  قورتان شرکت می کنند.

 یکی دستۀ سادات و دیگری دستۀ عام ها (عموم مردم) می باشد. سادات شال سبز یا مشکی (البته بیشتر سبز رنگ) به گردن می آویزند وعام ها  هم از رنگهای دیگر استفاده می کنند و در هنگام شروع کردن وگفتن ذکر ها شالها را می گردانند که اصطلاحاً به آن شال گردانی گویند واین مطلب در داخل حسینیه بیشتر نمود پیدا می کند.

دسته ها را به صورت دایره تشکیل می دهند و کودکان ونوجوانان نیز در وسط دسته ها دایره ای تشکیل می دهند البته دستۀ عام ها به علت فراوانی و زیادی نفرات، بیشتر حالت تجمع دایره ای است.

 

نخل

نخل، گاهواره ای، یاتابوتی چوبین است که «نخل» یا «نقل» نمادی از تابوت امام حسین(ع) است. و یک علامت و نشانه سنتی قدیمی است که بسیار پرمعناست. نخل گردانی خاص مناطق کویر مرکزی ایران است.

نخل بزرگ قورتان، دارای چهار پایه اصلی، برای استقرار روی زمین است،نخل سنگین است و وظیفه لباس پوشاندن و به دوش گرفتن نخلبر عهده یک فامیل و طایفه است بدین صورت که هر پایۀ آن را دو فامیل بزرگ روستا که مسئول و متصدی آن هستند بلند می کنند و این کار در خاندان آنها موروثی است، یعنی افرادی که در زیر نخل قرار گرفته‌اند این افتخار را از اجداد خود به ارث برده‌اند.

در طول سال در حسینیه نگهداری می شود و قبل از محرم نخل را با پارچه سیاهی پوشانده و با پارچه های زربفت و شالهای ابریشمیرنگارنگ آن را می پوشانند که اصطلاحاً به آن جامه یا لباس پوشاندن نخل می گویند.

در هنگامی که نخل گردانی می شود به خصوص هنگامی که نخل در داخل حسینیه بر روی شانه های می گردد و تکان داده می شود جوانان و نوجوانان چندین بار از زیر آن عبور می کنند و بر این اعتقادند که با عبور از زیر نخل حاجاتشان برآورده می شود لذا نذر می کنند.

عَلَم

عَلَم یکی از وسیله‌های نمادین بکار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است. این وسیله معمولاً چوبی بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجه‌ای برنجین می‌‌گذارند و پارچه‌های رنگین قیمتی به چوب می‌‌بندند.

عَلم که به طرز زیبایی از فلز ساخته شده، توسط علم دار حمل می‌شود. هنگامی که از دوردست‌ها و یا از میان انبوه مردم پدیدار می‌شود، یادآورِ گنبدها و گلدسته‌های آرامگاه امام حسین (ع) در کربلا است. عَلم معمولاً در پیشاپیش صف سوگواران حرکت داده می‌شود.

 علم‌های قدیمی تر معمولاً پایه‌ای دارند که واژه‌های دینی بر روی آن برنگاشته شده است و دو اژدها با دهان باز از آن پاسداری می‌کنند. گاهی پهنای علم‌ها به ۳ متر هم می‌‌رسد و غالباً‌ 7 الی 11 زبانه دارند که زبانه میانی بزرگ تر از بقیه می‌‌باشد. حد فاصل زبانه‌ها را هم با اشیاء فلزی که به شکل کبوتر و طاووس و لاله و گنبد و بارگاه و ... ساخته شده بود، پر می‌‌کردند. به کسی که علم را با خود حمل می‌کند، عَلم‌کِش می‌گویند. این شخص پایه علم را داخل بند تسمه‌ای که به کمر و شانه خود بسته، قرار می‌‌دهد و با خم و راست شدن در برابر اماکن متبرکه، حالتی به وجود می‌‌آورد که به نظر می‌‌رسد علم در حال تعظیم و سلام کردن است. علم و لواء از وسائلی است که در جنگها از اهمیت اساسی برخوردار بود. البته بین علم و لواء تفاوتهایی وجود دارد.

روستای قورتان دو علم بزرگ چوبی دارد که هر کدام مخصوص دو فامیل بزرگ است و اینه قبل از محرم این علم ها را مرتب و منظم می کنند وبه آنها لباس می پوشانند و آنها متصدی بلند کردن و حمل آن هستند و کس دیگری در کار آنها دخالت نمی کند.

شخصی که نذر و نیتی دارد پارچه سبز رنگی را به عشق امام حسین(ع)، حضرت علی(ع) و دیگر ائمه اطهار بر علم می‌بندد و در حقیقت هر تکه پارچه‌ای که بر علم بسته می‌شود در حقیقت خواهش و تمنایی است.

علم ها معمولا در طول سال در حسینه نگهداری می شوند.

روستای قورتان یک علم فلزی 7 زبانه ای دارد که توسط جوانان پر زور و بازوی عاشق ابا عبد الله و اهل بیت جهت عرض ارادت به محضر ایشان، آن را بلند کرده و حمل می کنند. حمل این علم های بزرگ چوبی و فلزی بخاطر سنگین بودن و نیز لنگر زدنشان بسیار دشوار است و علامت گیرها پی در پی تعویض می شوند.

پرچم و علمی که در جلوی دسته‌های عزاداری و برای مشخص کردن دسته‌ها از هم استفاده می‌شود،و یادگاری از علم (پرچم) حضرت عباس است، به همراه دو علم کوچک   توسط نوجوانان حرکت داده می شود.

طبال وسنجیان

دیر بازی است که طبل، سنج و نی یا فلوت و دیگر آلات موسیقی جای خود را در عزاداری باز کرده است. در ماههایعزاداری همه‌جا نوحه‌هایی با آهنگهای پاپ به گوش می‌رسد و کم، کم مرز میان موسیقی پاپ و آهنگهای مذهبی از بین رفته،به طوریکه نمی‌توان مرزی میان این دو نوع موسیقی تشخیص داد.

در قورتان طبل زنان و سنج زنان هم هر کدام یک فامیل جدا هستند که آنها هم این کار را از اجداد خود به ارث بردند و اجداد آنها هم طبل زن و سنج زن بودند، و مثل تمام طبل زنها و سنجیان این گونه ارادت خود را به مولایشان نشان می دهند.

 

سینه زنی و زنجیرزنی

سینه زدن هم رسمی ایرانی است که از ایران باستان به جا مانده. همچنین رنگ سیاه پوشیدن در عزاداری (برای اعلام و نمایش عزادار بودن) خاص ایرانیان بود و هنوز هم در میان عرب رسم نیست. برای همین، متعصبان اهل سنت به این امور "شعار الجاهلی" می‌گفتند.

هیات های سینه زن و زنجیر زن معمولاً فعالترین و پرطرفدارترین دسته های عزاداری شهرها و روستاها هستند. معمولا در شبهای محرم، اعضا و جوانان این دسته ها، با تاریک شدن هوا در تکیه ای جمع شده و پس از سخنرانی یک روحانی و شنیدن مداحی، شروع به به سینه زنی و زنجیر زنی می کنند. در روستای قورتان عکس این قضیه است یعنی هیئت و دستۀ سینه زنی و زنجیر زنی از مسجدی در شرق روستا حرکت خود را شروع کرده وبه حسینیه می آیند.برای یادآوری دم، معمولا از قطعات شعری کوتاه استفاده می شود. کلیه دسته ها در انتهای دم خود، یک بخش مشترک با گروه دیگر دارند مثل "حسین یکه و تنهاست" که با رسیدن به آن دسته بعدی شروع به سینه زنی و خواندن دم خود می کند.چندین طبل و سنج زن مسئول ریتم بخشیدن و هماهنگ کردن سینه زنان و زنجیرزنان هستند.با رسیدن دستۀ عزاداران به حسنیه افراد حاضر در حسینیه به احترام عزاداران برخواسته و همراه آنان سینه زنی می کنند مدتی به همین منوال سینه زنی می کنند و مردان و زنان هم از شنیدن صدای طبل و سنج به حسینیه می آیند و با اتمام عزاداری ، روضه شروع می شود.

 

روضه

یکی از پر مخاطب ترین برنامه های مذهبی برپایی روضه است. روضه مجلسی مذهبی است که در خانه ها، مساجد،حسینیه ها و تکیه ها برگزار می شود و معمولا زنان مخاطبان اصلی آن هستند. در قورتان اهالی روستا پس از نماز جماعت مغرب و عشاء به خانه های خود می روند و پس از استراحت 

چاوش خوانی

چاوش نوعی آواز است که با صدا و آواهای خوش شوق زیارت را در دل ها برمی انگیزند.

در قورتان چاوش خوانان به همراه کاروانان زیارتی، زائران را همراهی می کنند یا با چاوش خوانی به استقبال آنها می روند، در قورتان  تعزیه ها هم معمولاً با چاوش خوانی شروع می شود که این سنت هم رسمی قدیمی و دیرینه دارد.

 

مراسم زار

قبل از برگذاری مراسم زار در حسینیه با گذاشتن نوار در پشت میکروفن اهالی روستا را دعوت به شرکت می کنند، که زمان برگذاری مراسم زار تقریباً نزدیک غروب آفتاب است و کیفیت آن بدین صورت است که دستۀ سادات در جلو دستۀ عام ها حرکت می کند و شروع کنندۀ زار می باشد به این صورت که در ابتدای مسیر ابتدا دستۀ سادات ذکر « امام محمد است و علی، لعن بر قاتلان امام حسین » را می گویند و سپس دستۀ عام ها ذکر « رحمت خدا بر موالیان امام حسین » را در جواب دستۀ سادات می گویند.

متصدیان علم ها نیز  علم ها را از حسینیه خارج کرده و در اول هر دو دسته قرار می گیرند.

برای هر روز از محرم ذکرهای خاصی را تعیین کرده اند (آخر مطالب ذکر ها آورده شده است.) که دسته عام ها در هر روز ذکرشان ثابت است و آن همان ذکر اولی است که دستۀ سادات پس از شروع مراسم می گوید ، اما دستۀ سادات برای هر دو منزل یک ذکر دارند که جمعاً 12 منزل داخل قلعه و اطراف حسینیه می گردند یعنی 6 ذکر برای هر روز تا اینکه به درب حسینیه برسند.

نخلیان، نخل را از درب جنوبی آن خارج می کنند و به استقبال دسته ها میر وند ، دستۀ سادات که به درب حسینیه رسید پس از جواب دادن دستۀ عام ها در جواب آخرین ذکر دستۀ سادات ، ذکر های کوچک دیگری را با لحنی متفاوت بیان میکند و دستۀ عام ها نیز فرد اول آن را تا آخر در جواب دستۀ سادات می گوید در این حین گروه طبل زنان وسنجیان نیز بعد از تمام شدن اولین فرد دستۀ سادات فعالیت خود را شروع می کند و پشت سر نخل وارد حسینیه می شوند، هر دو دسته نیز  ذکر گویان وارد حسینیه می شوند در داخل حسینیه نیز ذکر هایی خوانده می شود و ختم مراسم بدین صورت است که دستۀ سادات پس از جواب آخرین ذکر دستۀ عام ها پر شال خود را به گردن مس آویزند و ذکر حسن را با تعظیم می گوید، دستۀ عام ها نیز همین کار را با ذکر حسین انجام می دهند. بعد از آن حسن ختام کار دعایی به سبک قدیمی و سنتی خوانده می شود که اهالی در جواب هر فرد آن آمین می گویند، سپس اهالی برای نماز جماعت حاضر می شوند.

مراسم زار در این دوازده روز به همین منوال است با این تفاوت که هر روز ذکرهای مخصوص به خودش را دارد و در روز تاسوعا دو زار می گیرند یعنی علاوه بر زار معمول یک زار دیگری هم برگزار می کنند که به آن زار خاک می گویند. 

 

زار خاک

روز تاسوعا که فرا می رسد یک حالت غم و اندوه همه را می گیرد گویی جهان یکباره متحول می شود آری تمام کائنات برای امام حسین و اصحاب و یارانش عزاداری می کنند بخوصوص از غروب تاسوعا تا غروب عاشورا (شام غریبان) این حزن اندوه به خوبی مشخص است .

اما کیفیت زار خاک در روستای قورتان بدین نحو است که عصر روز تاسوعا کمی زود تر از روزهای دیگر، زار معمول و همیشگی را برگزار می کنند چوی در این روز باید زار خاک هم بگیرند پس از اتمام زار و حسن ، حسین گفتن کلیۀ اهالی روستا برای مراسم زار خاک آماده می شوند .

وسط راه (طول مسیر حرکت دسته ها) را بعد از اتمام زار معمول و قبل از شروع زار خاک کاه می ریزند،    در این زار نخل را در جلو کاروان و دسته ها پس از شروع مراسم حرکت می دهند و طول مسیر زار را نخل گردانی می کنند. بعد از نخل دستۀ سادات به همراه گروهی از طبل زن ها و سنجیان هستند وبعد از دستۀ سادات عموم مردمند که در زار خاک شرکت می کنند و همه سر برهنه وپا برهنه می شوند و به خاک می افتند.

البته در سنوات قبل دستۀ زنجیر زنی هم به راه می انداختند که در آخر دسته ها حرکت می کرد اما در سالهای اخیر به دلیل ازدیاد جمعیت و طولانی شدن صفوف زار خاک ودستۀ زنجیرزنان، و نشان دادن عظمت بیشتر این واقعه ونیز جنبه معنوی بودن زار خاک ونیز گذشتن زمان زیاد از اذان مغرب و تداخل مراسم با تاریکی کامل هوا، دستۀ زنجیر زنی از برنامه مراسم حذف شده است و آحاد مردم در زار خاک شرکت می کنند.

زار خاک با آن حالت غمناک غروب و اندوه مردمی که گریه کنان و از روی اخلاص و بدون ریا فریاد حسین سر می دهند شکوه وعظمت خاص وفوق العاده ای دارد که تعریف شدنی نیست ودر این مقوله نمی گنجد.

پس از شروع مراسم که با ذکر « امام محمد است و علی، لعن بر قاتلان امام حسین» توسط دستۀ سادات و ذکر « رحمت خدا بر موالیان امام حسین » توسط عام ها شروع می شود ، دستۀ سادات ذکر اول را می گوید که عبارت است از:

 « بهر حسین در کربلا، امشب ملامت می شود       این شام را صحبش مباد، فردا قیامت می شود. »

پس از اتمام این ذکر، در حین اینکه نخل به حرکت درمی‌آید مردم بر سر و سینه زده و یاحسین وشاه حسین گویان به سوگواری می‌پردازند.و دستۀ عام ها نیز آن را دوباره جواب می دهد. دستۀ سادات ذکر بعدی را که می خواهد شروع کند به دستۀ زار خاک علامت می دهد تا آنها به خاک بیفتند وسپس دستۀ سادات ذکر بعدی را می گوید و بعد از آن یا حسین ، شاه حسین سر می دهند تا ذکر دستۀ زار خاک تمام شود وهنگامی که دستۀ زار خاک بلند شدند دستۀ سادات ذکرهای بعدی خودش را می گوید. هنگامی که دستۀ زار خاک به خاک می افتند سجده می کنند وبعد از آن به حالت تشهد نشسته و با زدن بر روی پاهای خود ذکر اول دسته سادات را می گویند یعنی بیت :

  « بهر حسین در کربلا، امشب ملامت می شود       این شام را صحبش مباد، فردا قیامت می شود. »

 ذکردستۀ زار خاک در طول مراسم ثابت است اما ذکر دستۀ سادات متغیر است ودر هر منزل عوض می شود. که بعضی از ذکر های آن عبارت است از:

« ای مومنان عشور است، آفاقُ پُر زشور است     از بهر آل حیدر، جانها زتن نفور است »

« بگذار تا بگرییم، چون ابر در بهاران     کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران »

« ای شیعه گر تو را هست، عقل و بصیرت و هوش     آل علی و اولاد یکدَم مکن فراموش »

« زهرا به محشر آید، با حوریان سیه پوش     پیراهن حسین را، افکنده بر سر دوش »

« درکربلا گذر کن، تا کشته ها ببینی     کز موج خون هر یک، خاک زمین زده جوش »

و...

دستۀ سادات که به درب حسینیه رسید طبق زارهای معمول فرد های کوچک دیگری را با لحنی متفاوت بیان میکند و دستۀ عام ها نیز فرد اول آن را در جواب دستۀ سادات می گویند دستۀ سادات فرد اولیه را که عبارت است از « ای میکند یاران وداع امشب حسین » دو بار می گوید تا وارد حسینیه شوند. ودور حسینیه می گردند تا تمام عام ها داخل حسینیه شوند.

 پشت سر سادات، عام ها وارد حسینیه می شوند و گرداگرد حسینیه می ایستند. در داخل حسینیه دستۀ سادات پس از آمدن عام ها در حسینیه به صورت دایره وار در قسمتی از حسینیه می گردند و ذکر های زیر را می خواند.

ای در مدینه مصطفی گوید حسین

ای در نجف شیر خدا گوید حسین

ای در سما عرش عُلا گوید حسین

ای مادرش خیرالنساء گوید حسین

که در جواب هر بند آنها ، عام ها ذکر« ای میکند یاران وداع امشب حسین» را می گویند.

سپس سادات فرد « شام وداع است ، واویلا » را دو بار می گویند وعام ها این ذکر را درجواب فرد های بعدی دستۀ سادات می گویند ، که فرد های سادات عبارت است از :

عالم سیاه است واویلا

واویلا صد واویلا

بگذار تا بگرییم

چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد

روز وداع یاران

زهرا به محشر آید

با حوریان سیه پوش

پیراهن حسین را

افکنده بر سر دوش

ای شیعه گر تو را هست

عقل و بصیرت و هوش    

آل علی و اولاد

یکدَم مکن فراموش

درکربلا گذر کن

تا کشته ها ببینی             

کز موج خون هر یک

خاک زمین زده جوش

و فرد هایی امثال اینها که مناسبت داشته باشد که در جواب هر فرد، عام ها فرد «شام وداع است، واویلا»  را می گویند. چراغها نیز خاموش می شود وحسن، حسین می کنند و زار به اتمام می رسد ودر همان حسینیه نماز خوانده می شود.

 

مراسم عزاداری در روز عاشورا

این مراسم در صبح روز عاشورا شروع می شود و تا اذان ظهر طول می کشد یعنی با نماز ظهر روز عاشورا به اتمام می رسد. مسیر حرکت عزاداران در روز عاشورا نسبت به روزهای دیگر کمی متفاوت است و مسیر راه از منزل نهم منحرف می شود و از قسمت بریدگی قلعه که توسط طغیان رودخانه ایجاد شده از قلعه خارج شده و در امتداد حصار قلعه حرکت می کند تا از دروازه شمالی قلعه وارد قلعه وحسینیه می شود. به علت طولانی بودن مسیر در طول راه دو استراحت کوتاهی انجام می شود یعنی در منزل نهم ودر نقطه مقابل آن در بیرون قلعه که در این نقاط علاوه بر استراحت توسط مداحان اهل بیت هم نوحه سرائی می شود.

 وکیفیت بدین صورت است ابتدا اهالی روستای قورتان با تشکیل دسته ای در داخل حسینیه و سینه زنی ضمن اعلام شروع برنامه به اهالی روستا منتظر اهالی روستای بلان می شوند تا دستۀ عزاداری آنها نیز بیاید، هنگامی که دستۀ عزاداری روستای بلان وارد حسینیه شد پس از استقبال و خوش آمد گویی توسط اهالی روستا و اجتماع اهالی دو روستا مراسم شروع می شود .

اسبی را که به شکل ذوالجناح در آورده و بر آن کفن خونی می اندازند و دو شمشیر بر زین آن می بندند و پا ها و یال های او را نیز به رنگ قرمز در می آورند که همۀ اینها حاکی از اسب امام حسین (ع) یعنی ذوالجناح که از قتلگاه به سوی خیمه ها برگشته است. این اسب در جلو دسته ها حرکت می کند و در جلو این اسب عده ای از خردسالان با بستن صورت با پارچه های سبز و مشکی یاد و خاطره کودکان امام حسین (ع) را گرامی می دارند این گروه در زیر گلوی اسب نشسته و با زدن بر سر ذکر هایی را می گویند که این اذکار عبارت است از :

وای ذوالجناح غرقه در خون ، آقایم چه شد ، مولایم چه شد ، ای مرکب هوادارم چه شد.

یا

وای ذوالجناح غرقه در خون ، عباسم چه شد ، سقایم چه شد ، ای مرکب هوادارم چه شد.

وای ذوالجناح غرقه در خون ، اکبرم چه شد ، اصغرم چه شد ،ای مرکب هوادارم چه شد.

وای ذوالجناح غرقه در خون ، ما بی چادریم ، ما بی غذائیم ، ای مرکب اَلیل و مضطریم.

بعد از آنها عده ای از کودکان و نوجوانان بدنبال آنها حرکت می کنن وذکرهای آنها را دوباره جواب می دهند .

سپس دو دسته بزرگ سینه زنی متشکل از اهالی دو روستا قرار دارد که در بین آنها طبل زنها وسنج زنها قرار دارند و ذکرهایی را می گویند و بر سینه می زنند به این صورت که با تمام شدن ذکر دسته جلویی ، دستۀ عقبی قسمت آخر آن را همراهی کرده و پس از پایان ذکردسته جلویی ، ذکر مخصوص خود را می خوانند و دستۀ جلویی هم به همین صورت عمل می کنند. معمولاً در این روز از بیت های زیر استفاده می کنند.

عزیزان روز عاشوراست امروز (2)               عزای شاه دین بر پاست امروز (2)

حسین ابن علی با یاورانش (2)                 شهید لشکر اعداء است امروز (2)

امیرالمومنین بهر شهیدان (2)                  قبا چاک و گریبان باز امروز (2)

فقان در آسمان ودر زمین است (2)           که قتل زاده زهراست امروز (2)

بعد از دسته های سینه زنی زنجیر زنها قرار می گیرند که جلودار آنها یکی از جوانان می باشد که علم فلزی 7 زبانه ای را حمل میکند.

پس از اتمام مراسم یعنی زمانیکه دسته ها وارد حسینیه می شوند ابتدا توسط یکی از اهالی روستا چاوشی خوانی انجام می شود و سپس تعزیه امام حسین (ع) شروع می شود که معمولاً تا ظهر طول می کشد و کل مراسم با برگزاری نماز ظهر عاشورا به صورت جماعت تمام می شود .

 

شام غریبان

شام روز دهم یعنی عاشورا به عنوان شام غریبان است و با تاریک شدن هوا در غروب عاشورا، گروههایی از زنان و مردان در اکثر نقاط کشور با روشن کردن شمع و با بر سر نهادن طبق هایی حاوی کاه و خرما ویا عروسکهایی است یاد وخاطره کودکان و غریبی و بی کسی آنان را زنده نگه می دارند.

در قورتان نیزدر پایان مراسم زار در این روز هنگامی که دسته ها وارد حسینیه شدند پس از خاموش کردن چراغها، با روشن کردن شمع در حسینیه یاد غریبی زینب و کودکان امام حسین (ع)را زنده نگه می دارند.

 

عاشورا تمام می شود، شام غریبان می رود، لباسهای سیاه کم کم از تن ها بیرون می آیند اما یک چیزی است که ما از آن بی خبریم، به نظر ما عزاداری تموم شده است اما نه تمام روز ها عاشوراست و تمام زمین ها کربلاست، تازه غریبی زینب (س) شروع شده زینب (س) تازه زینب (س) شده تازه تنهایی زینب (س) آغاز شده غریب حسین است (ع) اما غریبتر زینب (س) مظلوم حسین (ع) است، اما مظلومتر زینب (س)

زینب (س) در کربلا خواهر نبود، بلکه مادر بود زینب جانشین مادرش زهرا (س) بود.

امام حسین (ع)، عباس (ع)، قاسم (ع)، علی اکبر (ع)، علی اصغر (ع) و یاران همه رفتند اما زینب (س) با تمام غریبی،  تنهایی و بی کسی با شامیان ماند شامیانی که به طفل 6 ماهه امان ندادند.

کربلا کرب و بلا بود ، امام حسین (ع) و یارانش خود را فدای اسلام کردند اما این زینب (س) بود که امام حسین (ع) و یارانش را باز زنده کرده است زینب (س) بود که اسلام را زنده کرده است. زینب (س) بود که با صبر و استقامت امام حسین (ع) را بر دلهای عاشقانشان تصویر کرد. زینب (س) بود که عاشورا را عاشورا کرد.

زینب (س) بود که ما الان بعد از هزار و چند صد سال امام حسین (ع) و یارانش را در دلهایمان داریم و هر ساله در عزای حسین (ع) بر سر و سینه می زنیم و یاد فداکاری ثارالله می افتیم .

اگر 1 بار می گوییم غریب مادر حسین (ع) یابد هزار بار بگوییم غریب مادر زینب (س) !

 

تعداد بازدید از این مطلب: 29
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

خوش اومدین. این سایت فقط برای سنت های استانه اصفهان هست امیدوارم لذت برده باشین خوشحال میشیم همراهیمون کنید تا به بهترین وضع ممکن ماهم شمارو همراهی کنیم منتظره ثبته نظراتتون هم هستیم وحتما بهتون جواب خواهیم داد باتشکر..


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

آوازک

فال حافظ

ابزار فال حافظ


قالب